ژرفانامه ۰۰۴ منتشر شد
4 دی 1399اخترفیزیک در ایران (مصاحبه با دکتر بهمنآبادی دربارهی اخترفیزیک در ایران)
4 دی 1399دانشجویی یکی از دورههای زندگی است که میتواند نقشی جدی در شکلگیری شخصیت اجتماعی افراد داشتهباشد. آشناشدن با افراد جدید، قرارگرفتن در دایرههای دوستی متفاوت، یادگرفتن دروسی که قرار است مبنای فکری افراد را بسازند و زمینههای شغلیشان را مشخص کنند، و پذیرفتن نقشهایی که حتی میتوانند اثرات بزرگمقیاس اجتماعی داشته باشند… ریاضیوارتر اگر بگوییم، دانشگاه تابعی است که ورودیهایی را میگیرد و خروجیهایی مختلف تحویل میدهد. اینکه این تابع قرار است چه تغییری روی این ورودیها اعمال کند و نهایتاً چه خروجیای تحویل بدهد مهم است! خبر خوب آنکه، تا حد خوبی این شما هستید که تصمیم میگیرید دانشگاه چجور تابعی برایتان باشد و چطور خروجیای برایش باشید.
آمدهایم دانشگاه که «…….» بشویم.
دانشگاه پر است از زمینههای رشد مختلف؛ اما بستگی دارد که شما جای خالی را چطور برای خودتان پر کنید. پس بیایید همین اولِ کار تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم. پرکردن این جای خالی شبیه آشپزی است! باید تصمیم بگیرید که میخواهید چه غذایی بپزید. وقتی بدانید قرار است غذایتان چه طعمهایی داشته باشد، مواد مورد نیاز را هم راحتتر با هم مخلوط میکنید و انتخابهای بهتری خواهید داشت.
به نظر ما، این جای خالی را هیچ جواب مطلقی پر نمیکند؛ هرکدام از ما با توجه به علایق و استعدادهایمان قرار است آدمهای متفاوتی بشویم. اصلاً یکی از زیباییهای دنیا همین منحصربهفرد بودن خودمان است. وقتی متوجه بشویم که این جای خالی برایمان چطور قرار است پر شود و دوست داریم که بعد از دوران دانشجویی چه کسی شدهباشیم، بهتر میتوانیم بفهمیم که نسبتمان با دانشگاه چیست و چگونه میشود از دانشگاه بیشترین لذت را برد. فقط حواستان باشد که روی یک انتخاب بیش از حد پافشاری نکنید؛ تمام احتمالهای موجود را هم بررسی کنید تا بتوانید جای خالی را به بهترین شکل مناسب پر کنید.
برای «…….» شدن (جای خالی را برای خودتان پر کنید!) نیاز است درس بخوانید، وگرنه بعید میدانم وارد دانشگاه میشدید! اما شرایط مجازی بر همه چیز اثر گذاشتهاست. حتماً میتوانیم اثرات مثبت و منفیاش را در گوشهگوشهی زندگیهایمان ببینیم. آموزش هم مثل هر پدیدهی دیگری در این دوران تغییراتی کردهاست. احتمالاً همنظر هستیم که حضور در کلاس درس و ارتباط مستقیم میان استاد و دانشجو، چقدر میتواند یادگیری را بهتر کند. اما اثر کرونا بر آموزش، صرفاً از جنس حسرت از دست دادن این شرایط نیست؛ بلکه اتفاقاً برای درسهایی که یک نودانشجو در سال اول با آن روبهرو میشود، امکان پرسیدن سؤال را هم راحتتر کرده: کلاسهای پایه در شرایط حضوری در تالارهای بزرگ ۲۰۰نفره تشکیل میشدند که در آنها پرسیدن سؤال، چندان هم راحت نبود. در شرایط مجازی اما کافی است سؤالتان را تایپ کنید و یا درخواست کنید میکروفونتان روشن شود تا سؤالتان را بپرسید. حتی امکان ضبط کلاسها هم با چند کلیک ساده فراهم است. (نهایت توان ما در کلاس حضوری ضبط صدا و گرفتن عکس از تخته و تطبیقشان با هم بود!) همچنین با توجه به جهانیبودن شیوع این بیماری، امکان دسترسی به بسیاری از محتواهای درسی دانشگاههای مختلف دنیا بیش از پیش آسان شده است. کافی است عزم جزمی برای یادگیری داشته باشید. یکی دیگر از مزایای دانشجو شدن، دستِ بازتر شما برای انتخاب همین روشهاست. با توجه به شناختی که از خودتان دارید و کمی آزمون و خطا، میتوانید مناسبترین روش را برای خودتان پیدا کنید.
اما یک توصیهی جدی! تا پیش از این اگر قرار بود نقش جدیدی داشته باشیم، لباس مناسبش را میپوشیدیم و در مکان مربوط به آن حاضر میشدیم: در خانه نهایتاً فرزند بودیم و خواهر یا برادر؛ اما الان قرار است با یک مرزکُشی مبهم، همچنان که در خانه هستیم، دانشجو باشیم. اول از همه، خودتان این نقش جدید را جدی بگیرید. و بعد هم تلاش کنید اعضای خانواده را قانع کنید که به تفاوت نقشهای مختلفتان در خانه احترام بگذارند. مشکل اینترنت هم یکی از چالشهای این دوران است. سعی کنید تا حد ممکن نقطهای در خانه که امکان اتصال بهتری به اینترنت در آن فراهم است را پیدا کنید و آنجا به دانشگاه بروید! البته احتمالاً در این چند ماهی که آموزش مجازی را در دبیرستان تجربه کردهاید، به قدر کافی با بدقلقیهای اینترنت آشنا شدهاید… پس دست کم نگیریدش!
و اما یک نکتهی دوستانهتر: قبلا سر هر کلاسی که حاضر میشدیم، به خاطر ادب و احترام یا حتی گاهی رودربایستی هم که بود، تلاش میکردیم درست و حسابی سر جایمان بنشینیم و به درس گوش کنیم. (یا حداقل وانمود کنیم که گوش میکنیم!) اما الان تمام جلوهی خارجیمان، یک اسم از ما بر روی صفحهی نمایش دیگران است. خلاصه که راحت بگویم: بگذارید رخت خواب همچنان در راستای خوابیدن ارائهی خدمت کند و شما کلاسهایتان را پشت یک میز سپری کنید!
برای «…….» شدن فقط هم نباید درس خواند. اصلاً راستش را بخواهی، اگر فقط درس بخوانی «…….» نمیشوی! یا در بهترین حالت یک «…..»ِ تکبعدی خواهی شد. اگر تا پیش از این به سبب راهرفتن در دانشگاه، با اعلامیهها و پوسترهای مختلفِ روی در و دیوار روبهرو میشدیم (که بیشتر اوقات هم جا برایشان کم بود و روی هم چسبانده شده بودند) و اینگونه از رویدادهای مختلف علمی، اجتماعی، مذهبی، سیاسی و … باخبر میشدیم، حالا باید به در و دیوارهای مجازی نگاه بیندازیم: کانالهای اطلاعرسانی مختلف فعالیتهای متعدد و گستردهای را که در دانشگاه و اغلب توسط دانشجوها برنامهریزی و اجرا میشوند را به اطلاعتان میرسانند. پس عضوشدن و چککردن این کانالها را هم جدی بگیرید؛ قسمتی از شخصیت شما با شرکت در این رویدادها و بعدتر هم با برگزاریشان قرار است شکل بگیرد و شناخته شود. اگر هم احیاناً رویداد مطلوبتان را پیدا نکردید، نگران نباشید، دانشگاه جمع متکثری است و احتمال پیداکردن آدمهایی با دغدغهی مشترک با شما (یا حتی غیرمشترک و مخالف!) کم نیست و میتوانید با خیال راحت جمعی متناسب با احوالاتتان تشکیل دهید و چیزی یاد بگیرید. خلاصه که خودتان را از فضای دانشگاه و اتفاقاتش دور نگه ندارید.
مهارتهای فرعی را دست کم نگیرید!
در مسیرتان احتمالاً چیزهای زیادی هست که باید نرمنرمک یاد بگیرید، برای یاد گرفتنش، هم وقتِ زیاد هست، هم منابع گسترده. نیاز است اینها را بشناسید و با یک برنامهریزی مناسب پیگیریشان کنید. احتمالاً هم اگر کمی حواستان به انجمنهای علمی و رویدادهایش باشد، چیز خوبی دستگیرتان میشود. خیلیهایشان هم بسیار سادهاند؛ مثل گوگلکردن که فتحالباب است.
علاوه بر همهی اینها، اگر پیش از ورود به دانشگاه، زمانی روی زبان انگلیسی نگذاشتهاید، سعی کنید روی این مسئله هم کار کنید. بسیاری از منابع درسی و مقالات به این زباناند. از آغازِ مطالعهی مطالب و کتابها به زبان اصلی نترسید؛ فقط اولش سخت است. حتی میتوانید با چند نفر از دوستانتان هم همخوانی داشتهباشید. همخوانیهای جمعی نهتنها در این موضوع خاص، بلکه در هر زمینهی دیگری، انگیزهی یادگیری را بیشتر میکنند.
از قرنطینه لذت ببرید!
احتمالاً مدت زیادی را منتظر این بودهاید که وارد دانشگاه شوید و از اینکه ورودتان مجازی است دل خوشی ندارید. قرنطینه اما محاسن خودش را هم دارد: اگر تهرانی هستید، دیگر حدود ۳ ساعت از روزتان در مترو نخواهد گذشت. اگر هم قرار بود خوابگاهی باشید، الان میتوانید زمان بیشتری را با خانواده بگذرانید. بعلاوه: قبلاً خوابگاه و مستقلتر شدن زندگی، همزمان با شروع دانشگاه، دغدغهای بر دغدغههای احتمالیتان اضافه میکرد که الان دیگر نمیکند.
هیهات من الحواشی…
حاشیهها قطعاً یک بخش ناگزیر در هر فضایی هستند. میتوانند دربارهی هر چیزی هم باشند. از حواشی مربوط به جوسازیهای کاذب دربارهی دروس و افراد و غیره بگیرید، تا کلی مسئلهی مربوط و نامربوط دیگر. کنترل و تعدیلش هم از هیچکسی جز خودتان برنمیآید. پس حواستان به این بخش از زندگی هم باشد که یک وقت خدای ناکرده گنگیِ ناشی از حضور در یک محیط جدید، شما را در خودش غرق نکند!
اوصیکم بالرفاقت!
قسمت مهمی از «…..» شدن را آدمهایی که با آنها وقتمان را میگذرانیم شکل میدهند؛ پس این را که با چه کسانی اوقاتتان را میگذرانید جدی بگیرید. (و حتماً اوقاتتان را با کسانی بگذرانید!)
درست است که قرار است با آدمهایی رفاقت کنید که تا به حال ندیدینشان؛ اما حداقل می توانید مطمئن باشید که به طور اتفاقی هم در کنار یکدیگر قرار نگرفتهاید! شما ویژگیهای مشترکی داشتهاید که در کنار هم هستید؛ پس شبکههای دوستیتان را قوی کنید و هوای یکدیگر را داشته باشید. یکی از مزایای دانشگاه، وجود همین ارتباطات است؛ وگرنه که کتاب و دورهی آموزشیِ دردسترس و مناسب، کم نیستند!
اساتید و دانشجویانی که چند سالی از شما بزرگترند هم آمادهی کمک به شما هستند. پس با خیال راحت از دوران دانشجوییتان لذت ببرید. هر جا هم سؤال و چالشی برایتان پیش آمد و یا کمکی خواستید حتماً دوستان بزرگترتان را خبر کنید!
نویسنده: ریحانه قنبری (ورودی ۹۶ کارشناسی فیزیک دانشگاه شریف) و فاطمه سلیمانیمقدم (ورودی ۹۷ کارشناسی فیزیک دانشگاه شریف)
اگر نظر یا پیشنهادی درمورد این متن دارید میتوانید کمی پایینتر، در قسمت دیدگاهها، آن را برای ما بنویسید.