نقدی بر آموزش در دانشکدۀ فیزیک
23 بهمن 1398چند متر عاشق هستی؟!
23 بهمن 1398مصاحبه ژرفانامه با دکتر نیما تقوینیا، استاد دانشکده فیزیک شریف
نانو، یکی از حوزههایی است که امروز در دانشگاه ما با همکاری گروههایی از دانشکدههای گوناگون به صورت جدی دنبال میشود. این حوزه، که بستر پویایی برای کار تجربی در فیزیک به شمار میآید، تاکنون دستاوردهای مهمی را به دنبال داشته است. به همین بهانه، از دکتر تقوی نیا خواهش کردهایم قدری در رابطه با این حوزه و چشمانداز پیشروی آن توضیح دهند. در ادامه میتوانید شرح گفتههای ایشان را بخوانید.
۱. لطفا خود را معرفی کنید.
من نیما تقوینیا عضو هیات علمی دانشکده فیزیک و پژوهشکده نانو هستم. کار اصلی من حوزه اپتوالکترونیک و به طور مشخص سلولهای خورشیدی است. در سالهای اخیر ساخت سلولهای خورشیدی نسل جدید و نیز بسیاری از ساختارهای نوظهور در حوزه علم مواد به طور مستقیم به نانوفناوری مرتبط شدهاند و به طور طبیعی گروه ما نیز درگیر این موضوع شده است.
۲. در حال حاضر چه مراکز مهمی در حوزه نانو مشغول هستند؟ در دانشکده این حوزه تا چه اندازه جدی گرفته میشود؟
در دانشگاه پژوهشکده نانو به طور متمرکز درگیر حوزه نانو است. در دانشکدههای فیزیک، مواد، شیمی و مهندسی شیمی نیز فعالیتهای قابل ملاحظهای صورت میگیرد. دانشکده فیزیک شریف از ابتدای مطرح شدن نانو در کشور در این زمینه پیشرو بوده است و در حال حاضر نیز چنین است. از دیگر دانشکدهها و نیز از پژوهشکده نانو نیز دانشجویانی تحت نظر اساتید دانشکده فعال هستند.
۳. راجع به تفاوت نانوفیزیک و سایر حوزههای نانو قدری توضیح دهید و لطفا بگویید، تا به امروز، چه پیشرفتها و دستاوردهایی در کشور در رابطه با نانو و به ویژه نانوفیزیک داشته ایم؟
نانوفناوری یک حوزه علم نیست، یک نوع جهتگیری است و بنابراین میتواند با فیزیک یا شیمی یا علم مواد تلفیق شود. آنچه نانوفناوری را تا حدی منحصربهفرد میکند چند رشتهای بودن آن است. بنابراین خیلی جالب نیست که باز بخواهیم تقسیم بندی کنیم و اهل فیزیک بخواهند خود را به نانو فیزیک سرگرم کنند و اهل شیمی به نانو شیمی. شروع نانوفناوری در دانشگاه با یک تجربه منحصربهفرد همکاری بین دانشکده ای شروع شد و پژوهشکده نانو از جمع شدن اساتیدی از دانشکدههای مخلتف شکل گرفت. این بین رشتهای بودن نانوفناوری ویژگی مهم آن است. در قرن 21 ام گفته می شود که علم بیشتر در مرز بین رشتهها رشد می کند. به یمن آن اکنون بسیاری دانشجویان فیزیک میبینیم که درگیر شیمی شدهاند، یا دانشجویان مواد که درگیر فیزیک شدهاند. در گروه تحقیقاتی بنده دانشجویانی از رشتههای فیزیک، نانو، شیمی، برق و مواد حضور دارند و این فضای خوبی برای یادگیری و رشد در حوزههای بین رشتهای ایجاد میکند.
۴. چه چالشهایی در حال حاضر بر سر راه این گرایش در ایران وجود دارد؟ ما چه تفاوتی با سایر کشورهای فعال در این حوزه داریم؟
وضعیت ما در حوزه نانوفناوری در مقایسه با کشورهای دیگر متوسط است. از خیلی کشورها بهتر هستیم و از برخی کشورها فاصله داریم. مشکل نانوفناوری همان مشکل اصلی بقیه رشتههای علوم و مهندسی است: به دلیل کمبودهای بودجهای آزمایشگاهها ضعیف شدهاند و اساتید و دانشجویان بیشتر درگیر مسائل محاسباتی و مدلسازی شدهاند. کارهای محاسبانی گرچه با ارزش هستند ولی واقعیت این است که کلید حل بسیاری از سوالات و مشکلات، در آزمایش کردن است. از دیدگاه تولید فناوری، کارآفرینی و تولید شغل و ثروت صرفا آزمایشگاهها هستند که خروجی آنها این پتانسیل ها را دارد.
۵. به نظر شما دستاوردهای فعلی این گرایش در مقابل هزینههایی که برای آن صرف شده است تا چه اندازه مطلوب است؟ تحقیقات دراین حوزه تا چه اندازه میتواند در حل مشکلات کشور راهگشا باشد؟
توفیق نانو در کشور زیاد بوده است. هزینههایی که در نانو صورت گرفته است بازدهی به مراتب بیشتری نسبت به حوزههای دیگر داشته است، گرچه اصولا میزان هزینههای صورت گرفته نیز عدد بزرگی نیست. به صورت آماری نمیدانم که پژوهشهای نانو تا چه اندازه مسئلهمحور بودهاند اما در کل آنچه میبینم این است که در این حوزه تلاش سیستماتیکی وجود دارد تا پژوهشگران این حوزه درگیر مسائلی بشوند که از آن فناوری و اشتغال و ثروت ایجاد شود. این تلاش و فرهنگ در حوزههای دیگر بسیار اندک است. در فیزیک ذهن پزوهشگران خیلی کمتر درگیر این سوال است که با وجود مسائل فراوان در این کشور (مسئله آب، آلودگی هوا، انرژی و…) چگونه میتوانند نیروی فکری خود را برای پیدا کردن راهحل برای این مسائل استفاده کنند. به هر حال، دیر یا زود، دانشگاهیان باید در مورد اینکه چرا عمده فعالیت ذهنی و تلاش پژوهشی در دانشگاه ها صرف مسائلی میشود که کوچکترین ارتباطی با مسائل جامعه خودمان ندارند راهحلی پیدا کنند.
۶. وضعیت این گرایش را نسبت به سایر گرایشها از نظر کسب درآمد و کار در دوره دانشجویی و آینده شغلی پس از فارغالتحصیلی چگونه ارزیابی میکنید؟
در این حوزه تعداد زیادی شرکت دانشبنیان در حال فعالیت هستند. وضعیت مالی همه آنها خوب نیست ولی در حال تلاش هستند. اینکه ادعا کنیم نانو اکنون اقتصاد بزرگی دارد و میتواند دانشجویان و فارغالتحصیلهای این حوزه را به طور کامل درگیر کند ادعای درستی نیست. آنچه فعلا داریم در نتیجه سرمایهگذاریهای سنگین خارجی و با حضور شرکتهای بزرگ خارجی یا داخلی ایجاد نشده است، آنچه داریم نتیجه تلاش و بیخوابی کشیدنهای تعدادی از فارغالتحصیلهای دانشگاه است. آرزوی من این است که این فعالیتها به تدریج به صنعتهای پرقدرتی تبدیل شوند که بتوانند بخشی از فارغالتحصیلهای نانو را جذب کنند.
۷. به نظر شما چه عواملی میتوانند زمینه ساز پیشرفت و تحول در فیزیک تجربی ایران شوند و برای تحقق این هدف دانشجویان چه نقشی دارند؟
فیزیک تجربی ما لازم است که به تدریج به موضوعاتی بپردازد که مشکل کشور است. دانشجویی که مثلا در زمینه شیرینسازی آب کار تحقیقاتی میکند به هرحال این شانس را خواهد داشت که در شرکتهای مرتبط با این موضوع جذب شود یا اینکه خودش کارآفرینی کند. این موضوع افق ایجاد میکند و همین موضوع باعث خواهد شد که هم دانشجویان و هم اساتید با انرژی مضاعف کار کنند و پول بیشتری هم وارد این فضا شود. اینکه دانشجویان چه نقشی میتوانند داشته باشند، به هر حال حضور آنها در آزمایشگاه و انرژی که در آن صرف میکنند باعث رشد و آباد شدن آزمایشگاهها میشود. ولی آنچه مهمتر است این است که دانشجویان ما دیر یا زود وارد بازار کار میشوند، فرقی نمیکند در ایران یا خارج کشور و باید خودشان را به دانستههایی مجهز کنند که جامعه به آن نیاز دارد. این دانستهها عمدتا از جنس دانش و مهارتهایی است که در آزمایشگاه کسب میشوند. توصیه جدی من به دانشجویان این است که در مورد شغل آینده خود و نقشی که میخواهند در بازار کار آینده داشته باشند فکر کنند. برخی از دانشجویان گمان می کنند که با رفتن به خارج همه چیز خود به خود حل میشود و خارجیها برای جلب و جذب آنها سر و دست خواهند شکست. متاسفانه این طور نیست و موفقیتهای اندک فارغالتحصیلهای ما در خارج نیز گواه این موضوع است.
٨. سالیانه چه تعداد از دانشجویان دانشکده در این گرایش مشغول میشوند؟ این تعداد در مقابل سایر گرایشها چگونه است؟ چرا عموما دانشجویان کارشناسی وارد این حوزه نمیشوند؟
آماری از دانشجویان در حوزه های مختلف ندارم. در دوره کارشناسی که کلا گرایشهای مختلف وجود ندارد و متاسفانه دانشجویان پروژه هم انجام نمی دهند که وارد فضای تخصصی خاصی شوند. پدیده رایجی که وجود دارد این است که دانشجویان کارشناسی ما عموما نمیتوانند خود را از فضا و هویت دبیرستانی خلاص کنند و کماکان قهرمانهای حل مسائل آخر فصل درس باقی میمانند. اساتید دانشکده نیز تاثیر و تلاشی برای اینکه دانشجویان لمسی از کاربردها، نیازها و سوالات واقعی پیدا کنند ندارند. در کارشناسی ارشد و دکتری، بخشی از دانشجویان دانشکده در این حوزهها کار میکنند ولی تعداد آنها زیاد نیست. دانشجویان دکتری پذیرفته شده در دانشکده حتی اگر همه در این زمینه کار کنند باز تعداد آنها برای انجام کارهای بزرگ کافی نیست.
٩. قدری از پژوهشهای خود و تجربه ی کار تیمی و بین رشته ای بگویید.
همانطور که اشاره کردم کار گروه ما ساخت سلولهای خورشیدی نسل جدید است. در حال تلاش هستیم که به فناوری هایی برسیم که بتوانیم سلولهای پروسکایتی یا CIGS را به صورت پرینت بسازیم و آن را به سمت تجاریسازی ببریم. در این حوزه چالشها افزایش بازدهی، شناخت عوامل ناپایداری و رفع آنها و فیزیک و فناوری پرینت است. دانشجویان زیادی از رشته های مختلف در این گروه فعالیت می کنند. در کنار تلاش برای حل پازل ساخت سلول خورشیدی، تلاش کردهایم و میکنیم تا یافتههای ما در آزمایشگاه غیر از مقاله و پتنت، راهی هم به تجاری شدن پیدا کنند تا دانشگاههای دیگر و نیز صنعت از این تلاشها بهرهمند شوند.
۱۰. چه توصیهای به علاقهمندان نانو دارید؟ پژوهش در این گرایش چه ملزوماتی دارد؟
نانوفناوری حوزه ای است که میان رشته ای است. بنابراین کسانی باید به سمت آن بیایند که تواضع و آمادگی برای یادگیری حوزههای دیگر را داشته باشند. اگر لازم است باید در مورد پلیمرها، کلوئیدها، نیمرساناهای آلی، رشد بلور و … یاد بگیرند. اگر کسی در مورد رشتههای دیگر موضع دارد و تعصب فیزیکیاش زیاد است توصیه نمیشود وارد حوزه نانوفناوری شود.
۱۱. سخن پایانیتان با دانشجویان را بفرمایید.
باز هم توصیه میکنم که دانشجویان چشمشان را به آینده باز کنند و برای آینده خودشان برنامهریزی کنند و تصمیم بگیرند. به ندرت موفقیت از نردبان کلاسیک درسهای دانشگاهی در میآید. نیاز به چشمانداز و هدفگیری و تلاش مستقل از درسها دارد. تصمیم بگیرید که در آینده میخواهید کدام مشکل این کشور یا بشریت را حل کنید و آنچه برای آن تلاش میکنید چه مزیتی ایجاد میکند که شرکتها یا دانشگاهها مایل باشندبا شما همکاری کنند. گاهی دانشجویان هدف زندگیشان را خارج رفتن قرار میدهند و گمان میکنند که بعد از آن همه چیز خود به خود حل میشود. این اشتباه فاحشی است و آمار زیاد دانشجویان ما که موفقیت شغلی قابل ملاحظهای در خارج نداشتهاند گواه این موضوع است که درس خواندن با چشم بسته احتمال موفقیت اندکی دارد.
اگر نظر یا پیشنهادی در مورد این متن دارید میتوانید کمی پایینتر، در قسمت دیدگاهها، آن را برای ما بنویسید.