قدم بر سواحل دریای فیزیک
16 آذر 1398
ژرفانامه شماره اول
استاد ناتمام
16 آذر 1398

دانشکدۀ فیزیک از بعد پنجم

روایتی از یک ماجرای طولانی

تعدادی از مردم، علاقه‌مندند که فیزیک بخوانند و یا دست‌کم تاحدی فیزیک بدانند. از این میان، آن‌ها که به صورت تخصصی مسیر یادگیری رسمی فیزیک را به عنوان مسیر تحصیلی و حتی شغلی خود برای آینده انتخاب می‌کنند را دانشجویان فیزیک می­‌نامیم. بیایید فرض کنیم که این دانشجویان از مطالعه‌ی فیزیک واقعا هدفی را دنبال می‌کنند. در این صورت شاید مهم‌ترین دو هدفی که بتوان متصور شد، اینانند: شناخت جهان و بهره­‌بردن از امکانات آن. از آنجا که بهره‌بردن از امکانات طبیعت نیز مستلزم شناخت درست جهان است، پس هدف اول را می­توان مهم­‌ترین هدف فیزیک و هر فیزیک­خوان و فیزیک­دانی دانست و نیز مقدمه­‌ای­ برای رسیدن به هدف دوم. اگرچه بعضی بر این باورند که چون این هدف به گونه­‌ای قطعی و یقینی دست‌نیافتنی است، پس همان به که همت خود را تنها صرف دستیابی به هدف دوم کنیم!

به نظر شما یکی از اساسی‌ترین شروط لازم برای یک فیزیک‌دان واقعی شدن چیست؟ علاقه‌مندم از شما دعوت کنم پیش از مطالعه ادامه‌ی این متن, لحظه‌ای در این باره تامل کنید. به گمان من، روح جستجوگر و ناآرامِ فهمیدن. وقتی برای فهمیدن آمده‌باشی سراغ فیزیک، آن هم در شرایطی که تقریبا همه‌ی مردم دور و برت آینده‌ی اقتصادی خطرناکی را برایت، شاید به درستی، تصویرکرده‌باشند، نمی­توانی آرام بنشینی و تنها به حساب و کتاب و یادگیری روش­‌های حل مسئله دلخوش کنی. نمی­توانی ساکت بشوی و فقط محاسبه کنی! نمی‌دانم پاسخ شما به پرسش بالا چه بود، اما به نظر من فیزیک اینشتینی به هدف اصلی فیزیک بسیار نزدیک­‌تر از فیزیک پوزیتیویستی است. بماند که این روایت سطحی از فیزیک که برخی از اساتید در دانشکده به خورد ما دانشجویان می­دادند یا دست کم سعی می­کردند بدهند، این روزها در جهان چندان هم به اندازه قرن گذشته پرطرفدار نیست.

به هر حال من فکر می‌کنم، همین روح ناآرام و جستجوگر، یعنی فیزیک­دانی بالقوه‌ای که در درون ما دانشجوهای فیزیک هست، باعث شد که 8 سال پیش در همین دانشکده‌ی فیزیک شریف، «ژرفا» جوانه بزند. ژرفا در یک کلام تلاشی بود و هست برای فهم عمیق­‌تر. دقیقاً در تابستان سال نود بود که به همراه سه دوست دیگرم که ورودی­‌های هشتاد و هشت و هفت فیزیک شریف بودیم، تصمیم گرفتیم تکانی به خودمان و فضا-زمان اطرافمان بدهیم. یک موج کوچک که شاید اولین فایده­‌اش این بود که فهمیدیم چقدر روح ناآرام و سرگردان اطرافمان هست!

با موافقت و حمایت رئیس و معاون دانشجویی وقت دانشکده فیزیک گروهی به نام «ژرفا» در انجمن علمی فیزیک شریف شکل گرفت که محفلی شد برای تلاش برای فهم بیش‌تر، آن هم یک تلاش دسته جمعی. قطعا یکی از مهم‌ترین نمودهایش هم در فضای شریف، گردهم­آیی­‌های ژرفا بود.

باورش برای ما هم سخت و هم بی­نهایت جذاب بود که چگونه با سه گردهمآیی اول، ژرفا آنقدر شناخته‌شد. دکتر علی اکبر ابوالحسنی, که آن زمان دانشجوی دکتری فیزیک شریف بودند، با ارائه‌ای درباره پیدایش کیهان گردهم­آیی اول را در سالن پرتوی آغاز کردند[1]. هدفمان در آن موقع، برگزاری گردهم­آیی­‌هایی بود با ارائه‌­هایی متفاوت از آنچه در «زنگ فیزیک»[2] دانشکده اتفاق می­‌افتاد؛ همه‌فهم­‌تر، عمومی‌­تر و برای دانشجویان کارشناسی مفیدتر. به‌خوبی یادم هست که هنگام پذیرایی همان گردهم­آیی نخست، با دکتر امیر اسماعیل مصفا که آن روزها تازه از یک سفر علمی برگشته بود، گپی زدیم و موضوع گرد هم آیی دوم مشخص شد: جهان هولوگرام. این بار موجی از جمعیت سالن آمفی تئاتر دانشکده (سالن جناب فعلی) را با شور هیجان خود متلاطم کرد و علاوه بر دانشجویان، تعداد زیادی از اساتید نیز حاضر بودند. در پایان همان ارائه بود که بین اساتید بحثی سخت در گرفت. بعضی اساتید قائل به تقلیل‌گرایی در فیزیک بودند و برخی مخالف. به همین سادگی و جذابی، موضوع گردهمآیی سوم مشخص شد. این بار یک میزگرد درباره بحثی جالب درباره فیزیک با عنوان «آیا الکترودینامیک کوانتومی می‌تواند گربه را توضیح دهد؟» فکرنمی‌کنم چنین گردهم­آیی­‌هایی به صورت میزگرد با میز مستطیل چوبی بزرگ آمفی تئاترمان، زیاد تکرارشده‌باشد، مگر در چند گردهم­آیی دیگر ژرفا که در همان دو سال اول عددشان به سیزده رسید. البته در ادامه نه همه چیز به همین سادگی­‌ها پیشرفت و نه ما به برنامه­‌های ساده راضی بودیم. برخی گردهم­آیی­‌ها بود که برای برگزارشدنش چند ماه پیگیری لازم بود.[4]

در سال 92 نیز انجمن علمی بین دانشکده ای ژرفا که اولین انجمن از این نوع در دانشگاه شریف بود رسماً تاسیس شد؛ بین سه گروه فیزیک، ریاضی و فلسفه علم دانشگاه. اجتماعی که به بیانی ایده‌آل، من آن را تلاشی برای احیای فیزیک اینشتینی در برابر فیزیک پوزیتیویستی حاکم بر فضای دانشکده می‌فهمم؛ اگرچه در این ایده‌آل سازی (به معنای فیزیکی‌اش)  در توصیف این جریان، به ناچار تعداد زیادی از پارامترها را حذف‌کرده‌­ام و به همان اندازه از بیان حقیقت فاصله گرفته‌ام. با این‌حال، دست‌کم به یک پارامتر دیگر، یعنی یک دغدغه‌ی بنیادی و مهم دیگر نیز باید اشاره‌کرد که اگرچه جنسش با دغدغه‌ی اول کمی تفاوت داشت، اما به هیچ عنوان کم‌­اهمیت­‌تر نبود. دغدغه‌ای که با هدف دوم مطالعه‌ی فیزیک که در ابتدا عرض کردم، در ارتباط است؛ دغدغه‌ی شناخت بهتر ابعاد مختلف تجربی و کاربردی فیزیک. این هدف، علاوه بر فیزیکی‌بودن، از ایرانی‌بودن ما و انگیزه و شور ما برای پیشرفت علمی کشور ریشه می­گیرد. به همین‌دلیل است که اگر نگاهی اجمالی به عناوین قریب به سی گردهم­آیی ژرفای برگزارشده در این هشت‌سال بیاندازید، به‌روشنی، این دو دغدغه را همزیست می­یابید.

ولی مگر می­شود آن روح‌های ناآرام به یک‌ برنامه و یک‌ قالب اکتفا کنند؟ در این‌مدت، موجی از ایده‌های به سرانجام رسیده و نرسید‌ی ژرفایی بر ساحل دانشکده ساییده‌است. حلقه‌های «چای و فیزیک» و «فیزیک و فلسفه»، کانال‌های‌ علمی در فضاهای مجازی، زیرنویس کردن و پخش مستندهای علمی خوب و چندین برنامه‌ی دیگر، و امروز همین نشریه‌ی ژرفا که شما دارید نخستین شماره­‌اش را سیاحت می‌کنید، نمونه‌هایی از همین امواج ایده‌های به‌ عمل درآمده‌اند. بر این فعالیت‌های جمعی و عمومی، برخی پروژه‌های تخصصی‌تر در علم و سیاست‌گذاری علم را نیز باید افزود و نیز ایده­‌های اساسی­‌تری که با همت دانشجویان ادوار مختلف و فارغ‌­التحصیلان در حال په­ترشدن هستند و امیداست در آینده‌­ای نه چندان دور آمادگی لازم برای اجرا را به‌دست‌بیاورند.

از دبیر محترم ژرفا و سردبیر جوان و پرتلاش نشریه که مرا برای نوشتن درباره ژرفا برانگیختند و از شما خواننده محترم که وقت ارزشمندتان را برای مروری سریع و کوتاه بر یک فرآیند علمی، فرهنگی و اجتماعی در اختیار من گذاشتید, تشکر می‌کنم و به شما هم پیشنهاد می‌کنم اگر همین چیزهای دور و برتان شما را راضی نمی کند, خودتان دست به‌کار شوید و تکانی به فضا-زمان اطرافتان بدهید. دست‌کم شما از همین الان می‌دانید که در این‌راه تنها نیستید.

 

پاورقی‌ها:
  1. ویدئوی گردهمایی: قسمت نخست / قسمت دوم
  2. البته زنگ فیزیک هم در طول این سال­‌ها با تغییراتی همراه شد.
  3. مثل گردهم­آیی «روش­‌های تجربی و نظری در آموزش فیزیک»

 

 

0 0 رای ها
امتیاز این نوشته
فائز آقایی
فائز آقایی
دانشجوی دکتری فلسفه علم شریف ورودی ۹۸
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه‌ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها